Wednesday, March 22, 2006

«هميشه از اسلام‌شناسی تاريخی ضداسلام‌ها خنده‌ام می‌گيرد: محمد چيز ديگری نوشته و از معاويه و يزيد در برابر علی و حسن و حسين دفاع کرده و حتی از حليم و سليم بودن معاويه چندين بار تعريف کرده‌است؛ نمی‌دانم آيا تفاوت اسطوره و تاريخ را در نظر داشته‌است؟ نتيجه‌ی چنين کوشش‌های مجدانه و محققانه‌ای چيست؟»[+]


اسطور‌ه‌ها شکل‌دهنده‌ی افکار و تصورات‌‌ ما هستند. اسطوره بر درک‌مان و نسبت‌مان با آن‌چه می‌بینیم و بر ما‌ می‌گذرد، اثر می‌کند. تاثیر اسطوره‌ بر برخورد‌های‌مان با مدرنیته غیرقابل‌انکار است. اسطوره پدیده‌ای مستقل و منفک از تاریخ نیست. اسطوره‌ها از میان نگاه‌هامان به تاریخ و تلقی‌هاي‌‌مان از شخصیت‌ها و اعصار تاریخی، شکل می‌گیرند. اسطوره‌ها پدید می‌آیند تا چهره‌ی تاریخ‌ و آدم‌های‌اش را در ذهن‌مان ترسیم کنند.- و گاه برای‌مان تاریخ می‌سازند. اسطوره بر تلقی و نیز نوع برخودمان با پدیده‌های مدرن و بر چگونگیِ نگاه‌مان به محصولات جهان مدرن سمت‌ و سو می‌دهد.
اسطوره‌ی علی و حسین، اسطوره‌ی عاشورا و ظهور ناجی، بنیان‌های تاریخی/ سیاسی تلقی شیعه‌ی مسلمان از سیاست و حکومت و جامعه‌اند. - فراتر از آن مگر نه آن است که علی و حسین، عاشورا و صفین مستقل از ماهیت اساطیری خویش، شخصیت‌ها و وقایع تاریخی‌ هستند و هم‌سرنوشت دیگر شخصیت‌ها و وقایع، قابل بازشناسایی و بازخوانی؟
نتیجه‌ی چنین کوشش‌های مجدانه و محققانه‌ی تاریخی و اسلام‌شناسانه‌ی پیروان اسلام /ضد اسلام‌، شناخت اسطوره/شخصیت و حماسه‌/واقعه‌ی دینی و تاریخی و بازشناسی ریشه‌های شکل‌گیری اساس و پایه‌ی تفکر سیاسی، اجتماعی و تاریخیِ نسل‌ها، مکاتب و اندیشه‌هایی‌ست که نه‌تنها گذشته‌‌مان را ساخته‌اند و بر حالمان نافذند، که بر هر آن‌چه خواهیم ساخت تاثیر وسیعی دارند. همه‌ی عملیات‌های ساخت و به‌سازی ساختار جامعه از سوی هر تفکر و اندیشه‌ای جبر‌ا در بستری از تاریخ، آرزو، احساس، باور و نیز انسانی روی می‌دهند که اسطوره‌ با همه‌ی جاه و جلال‌اش بر ذره‌ ذره‌‌اش تاثیر گذارده است و خواهد گذارد.
llink




1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

مختصر و عالی و گویا. آفرین. ///

7:48 PM  

Post a Comment

<< Home


Contact

Links