Tuesday, April 01, 2008

کسی که کاری به او محول نشود که از عهده‌اش برنیاید، هرگز همه آن‌چه را که از عهده‌اش بر می‌آید انجام نخواهد داد.
جان استوارت میل


***

زندگی به امواج دریا مانند است.
چیزی به ساحل می برد و
چیزی دیگر را می شوید
چون به سرکشی افتد
انبوه ماسه ها را با خود می برد
اما
تواند بود که تخته پاره ای نیز با خود به ساحل آرد
تا کسی بام کلبه اش را با آن بپوشاند.

Labels:

llink
1 comments




Saturday, April 29, 2006

باد در کلیک‌ها‌ي‌اش

- گمان نمی‌کنم میان ما کسی باشد که در روزهای وبلاگ‌نویسی‌اش کم فحش شنیده ‌باشد، پس نباید فحاشی و فحش‌نگاری را چندان پدیده‌ی غریبی بدانیم.
- شایسگی در وفاداری به گفتمان و ادبیات خویش است، چنان که آریا، ویس‌آبادی یا کلنگ، با سه زبان مختلف هم‌واره چنین کرده‌اند.
- تا کسانی هستند که به اعتبار چند صد «کلیک»، چنان امر بر ایشان مشتبه می‌شود که به آسانی برچسب ابتذال می‌چسبانند، و یا دیگرانی که برای چند صد کلیک بیش‌تر بر عقلانیت خود چشم‌ می‌بندند و فهم کودکانه‌ی خویش را عیان می‌کنند و اعتبار ساخته از «باد کلیک‌ها» را آسان از کف می‌دهند، کسی شایسته صفت‌هایی به عظمت «غرور» و «تکبر» نیست.
- گفتم که صرفِ تولید ارزش‌مند است. کسی که زیاد تولید می‌کند - حتی کامنتِ ناخواسته- وجودش از آن «باد در کلیک‌ها» ارزشمندتر است و حضورش نیز مفیدتر.
- حداکثر، راهِ محمد بهترین گزینه ‌است: « همان دليلِ ديگر» را هدف قرار‌ دهيد.
- از کامنت‌گذاریِ ناخواسته گله کردن، کم بی‌راه نیست، آن‌هم وقتی اغلب امکان محدود کردن‌اش را داریم. مگر آن‌ که « انتظارِ سبزِ سر زدن» به محروم از کلیکی را منتظر باشیم.
- و آخر این‌که، مخلوق را همچون میانه‌های این نوشته‌اش، می‌پسندم و دوست‌ دارم هر چه زودتر به آن میانه‌ها بازگردد، که شایسته‌ی چنین هم صحبت‌هایی است.
llink
19 comments




Monday, April 24, 2006

دین مانع دمکراسی شدن در ایران نیست

نگرانی از دین‌ورزی ایرانی بیهوده و مبارزه با آخوند هدر دادن انرژی است. یقینا دولت دمکرتیک در ایران از سوی دین‌داران و مظاهر و مناسک آن‌ها تهدید نخواهد شد.

1- سهولت دسترسی به رسانه- ویدئو، اینترنت و ماهواره- ، تغییر شرایط زندگی شهری، افزایش شمار دانش‌جویان و خانواده‌های صاحب دانش‌جو، ظهور مشاغل جدید، رشد ورود کالا، افزایش نقدینگی و مصرف، فرهنگ و سبکی از زندگی را مستقل از هویت دینی تبلیغ و منتشر کرده‌اند که پیش از این به شکلی محدود، مخفی و زیر زمینی اشاعه می‌یافت. این سبک‌های نوین زندگی، رفتارهای اجتماعی و اندیشه‌های فردی متفاوتی را در خانواده و جامعه تولید می‌کند که مستقل از – نه در تضاد با- دین تعریف شده‌اند. چنین سبک‌هایی از زندگی، هر چند لزوما در تضاد با دین نیستند ، اما منجر به کم رنگ شدن نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی می‌گردند. بخش مهمی از هویت فردی و جمعی ناشی از سبک‌های زندگی و رفتارهای اجتماعی است. در چنین فضایی دین دیگر عامل مشروعیت بخش هویت نیست و بر رفتارها و حرکت‌های فردی و جمعی، تصمیم‌گیری‌های شخصی و خرد جمعی کم اثرتر خواهد بود.
دین در حریم خصوصی و عمومی جامعه‌ی ایرانی جلوه‌هایی متفاوت دارد. در عرصه‌ی عمومی، رفتار و نمادهای دینی حضوری پررنگ و دستوری دارند. در عرصه‌ی خصوصی حضور مظاهر دینی و پایبندی به ظواهر و مناسک آن شکل دیگری دارد. زیر سقف‌های خانه‌های ایرانی، حجاب و پوشش به گونه‌ای دیگر و متفاوت از بیرون خانه رعایت می‌شود. در حالی که رسانه‌های حکومتی گونه‌ای خاص از رفتار، هنر و ادبیات را با رنگ و بوی مذهبی منتشر می‌کنند در حریم خصوصی گونه‌هایی دیگر از مفاهیم که مستقل از دین، یا متضاد با آن و یا بر اساس دینی متفاوت از دین رسمی شکل گرفته‌اند، تولید و مصرف می شوند. عشق، ابتذال، پوشش، عبادت و... تصاویر بسیار متفاوتی در درون و بیرون خانه‌ها دارند.
دو گونه از فرهنگ در جامعه جاری است: فرهنگی که زیر سقف‌ها زندگی می‌کند و فرهنگی که در خیابان‌ها تبلیغ می شود.
دهه‌ی هفتاد دوران آغاز چنین جلوه‌گری‌هایی بوده است. مقدمه‌ی بالا در تشریح فضای حاکم بر جامعه ایرانی در این دهه، توصیفی است از سال‌هایی که با پایان جنگ و پایین آمدن صدای بلندگوهای تبلیغاتی، مرگ رهبر کاریزما و کاهش مشروعیت نظام، ورود نسل جوان و پرشور طرف‌دار انقلاب به دوران عمل‌گرایی، مظاهر انقلابی- شرعی حاکمیت کم رنگ شد و زندگی مدرن امکان بروز و ظهور یافت و به سرعت محبوب همه‌ی اقشار جامعه گشت. نگاه توسعه/کار محور رفسنجانی، ورود روز افزون کالا، توسعه‌ی شبکه‌های ارتباطی- تلویزیون، ویدئو، ماهواره، اینترنت، روزنامه- در افزایش نرخ رشد و افزایش گستره‌ي مدرن‌شدن زندگی میان ایرانیان اثر گذار بوده‌اند.
بسیاری از جلوه‌های تقلب حاکمیت در تصویر کردن ظهور دین در جامعه‌ی ایران عیان شده است و دیگر آشکار شده که دین‌داری سیاسی فقط در بلند‌گوهای حکومتی زنده است.

2-وقت آن است که بپرسیم در جای‌گیری جدید، دین کجای جامعه‌ی امروز ایرانی ایستاده و آیا دین خطر یا مانعی مهم بر سر راه دمکراسی شدن در ایران، به شمار می‌رود؟ آیا دین اکنون‌ هم عاملی تعیین کننده بر جهت گیری های سیاسی- اجتماعی ایرانیان است؟
دین داری در ایران به لحاظ تاریخی دینی اگر خصوصی نبوده و حضور اجتماعی داشته است اما قطعا سیاسی نیز نبوده و متوجه حکومت و دولت نشده است. دین داری سنتی را باید برابر با مفهوم دینداری در ایران گرفت. جریانات و تمایلاتی که در دهه‌های اخیر سعی در تبلیغ مذهب سیاسی و دین اعتراضی و حتی جنبش‌های اصلاح دینی داشته‌اند و تلاش کرده‌اند تا دین‌داری ایرانی را با سیاست‌ورزی و مفاهیم مدرن – از سوسیالیزم تا پلورالیزم- آشتی دهند، فارغ از اصالت و صداقت خواسته‌های‌شان، صرفا تمایلاتی فردی و گروهی‌ و حرکت‌هایی کم‌عمق و کم اثر بوده‌اند و هرگز عمق و نفوذی در مبانی دین‌ورزی جامعه نداشته‌اند.
دین‌داری ایرانی نسبت به دولت و سیاست خنثی‌تر و بی‌نظرتر از آن بوده است که بتواند مانعی در جهت اصلاح و یا تحول و تغییر در مبانی سیاست و دولت باشد. مرجع دینی اگر دوره‌هایی با سکوت رضایت‌مندانه و گاه تایید آشکار حکومت را پشتیبانی کرده نه از روی تلاش جهت شراکت در قدرت سیاسی که برای حفظ کیان شریعت و جلوگیری از تعدی حکومت به دین، استفاده از نفوذ و قدرت حکومت در مبارزه با جلوه‌های فساد و رفتارهای ضد دینی و البته دور از خطر ماندن منافع هم صنفان خویش و مصونیت دیوار‌های حجره‌های حوزه‌ها، دست به کار شده است.
بسیاری از مظاهر دین‌داری سنتی در ایران - مسجد، منبر، آخوند و حتی حوزه‌ی علمیه- تماما متوجه اجتماع و مناسک، منافع مادی صنفی، پاسخ به احتیاجات خصوصی و فردی دین‌داران بوده‌اند نه سیاست و دولت. چنین کارکردی از دین نه فقط ناشی از مصلحت‌انگاری و عافیت‌اندیشی متولیان دینی بلکه ناشی از نیاز و خواست ایرانیان از دین و دین‌داری بوده که اجبارن متولی و مبلغ دینی و مظاهر برآمده از او را محکوم کرده که با تولید روش‌مند و منظم احکام عبادت، نیاز‌های بازار مصرف‌اش را پاسخ دهد.
به لحاظ تاریخی کم‌تر می‌توان از نفوذ و تاثیر منفی مظاهر دینی در طرد و شکست حرکت‌های تحول‌خواهانه‌ی سیاسی- اجتماعی رد و اثری دید که در مقایسه با دیگر عوامل موثر بر آن چندان پررنگ بوده باشند.
در یک نگاه تاریخی می توان مشاهده نمود که تمامی انواع و گونه‌های دین‌داری در ایران چه در قدرت و حاکمیت، چه در جامعه و مردم، و چه در امتزاج و التقاط با مکاتب مدرن هم‌سرنوشت و هم‌سرانجام بوده‌اند و جز در برخی ظواهر و لوازم نتیجه‌ای چندان متفاوت بر جای نگذاشته‌اند و این «بستر» و «ظرف» ایرانی‌ است که به «آب» و «هوا»ی دین‌داری مسیر و شکلی هم خواست خود داده است و از این نظر- شرایط بستر و شکل ظرف- کمترین اثر را از دین‌های مطلوب‌اش پذیرفته است.
بی/کم اثری حضور دین در حرکت‌های سیاسی-اجتماعی ایرانی از همین حضور تاریخی یک سان انواع و اقسام دین/دین‌داری‌ها قابل فهم است.
llink
5 comments




Tuesday, April 18, 2006

ما عقب‌مانده و حاشیه‌نشینیم. ما برای پیشرفت و توسعه بیش از هر چیز، نیازمند تولید- تولید انبوه – هستیم. چیستی‌ ِ آن‌چه تولید می‌کنیم، اولویت نخست نیست. تولید، صرفن تولید مهم است و بس. تولید انبوه هر چیزی – مستقل از کیفیت آن- باارزش و قیمتی است.

مثال:
1- آفتابه و لگن
2- وبلاگ و کتاب‌خانه‌ي الکترونیک
3- برق و بمب هسته‌ای

::

در میان مردمان عقب‌مانده‌ي حاشیه‌نشین که در برابر سیل غیرقابل مهار تولیداتِ متن قرار گرفته‌اند، کم‌فروشی، محصولات ارزان، کپی/ پیست و تقلب رایج، کم‌هزینه و پر سود است. کسی که ذره‌ای در مقابل متن‌ ِ حاشیه‌نشینان قیام می‌کند و گامی لرزان برای تولید محصولی پرهزینه‌تر بر می‌دارد و ریسک اندکی از سرمایه‌گذاری را به جان می‌خرد، خود و محصولش محترم است.

مثال:
1- مهران مدیری (برره)
2- عادل فردوسی‌پور (نود)
3- علی‌رضا امیرقاسمی (تپش)
llink
1 comments




Saturday, April 15, 2006

در حاشیه‌ی افتتاحیه‌ي کنفرانس قدس

- سطح مقامات شرکت کننده چندان قابل توجه نبود. از فلسطین ، سفیر و خالد مشعل و نه رئیس پارلمان این کشور که طبعا وابسته به حماس است در این اجلاس حاضر شده‌اند. یاد یاسر عرفات که در اجلاس کنفرانس سران کشورهای اسلامی سال 76 در جایگاه تماشاچیان شاهد جلسات بود به خیر.
- کروبی پس از اتمام سخنان رهبر و در حین روبوسی و احوال پرسی شرکت‌کنندگان با یکدیگر، در حالی که اغلب مقامات ایرانی گرد یکدیگر و نزدیک رهبر بودند، کمی دورتر در حال خوش و بش با میهمانان عرب بود.
- شبکه‌های عربی چندان توجهی به کنفرانس نکردند. العربیه فقط دقایقی از تلاوت قرآن‌ِ آغار مراسم را پوشش داد.
- الجزیره دقایقی (حدود 10 دقیقه) از سخن‌رانی رهبر را پخش کرد و پس از آن به بحث و گفتگو درمورد پرونده‌ی هسته‌ای ایران پرداخت.
- بی‌بی‌سی مراسم را زیر عنوان مناسبات ایران و حماس پوشش داد و آن را کنفرانس جلب حمایت و کمک‌ مالی کشورهای اسلامی به دولت حماس نامید. این شبکه هم دقایق کوتاهی از سخنان رهبر را مستقیم پخش کرد.
- سی‌ان‌ان قبل از ظهر اعلام کرده بود که به دلیل آن‌که انتظار می‌رود رهبر و رئیس‌جمهور ایران در مورد پرونده‌ی هسته‌ای در این اجلاس سخن‌رانی کنند، سخنرانی‌ها را مستقیم پخش خواهد کرد. این شبکه تقریبا از شروع مراسم به صورت مقطع زیر عنوان مناقشه‌ی هسته‌ای ایران مراسم را پوشش داد و مدام اظهار می‌کرد که به احتمال زیاد در این مراسم رهبر ایران در مورد پرونده‌ی اتمی موضع خواهد گرفت. اما نکته‌ی جالب مشکل اساسی مترجم همزمان در ترجمه‌ی سخنان رهبر بود که به دلیل ثقیل بودن آن تقریبن بیش از ده دوازده جمله را نتوانست ترجمه کند و با سکوت‌های طولانی مترجم، این شبکه‌ هم ترجیح داد از پخش مستقیم صرف نظر کند. پس از ماجرای ترجمه‌ی مصاحبه‌ی مطبوعاتی احمدی‌نژاد سی‌ان‌ان در ترجمه‌ی همزمان سخنان مقامات ایرانی حساس شده است تا جایی که مراسم جشن هسته‌ای مشهد را برخلاف روال معمول اغلب شبکه‌ها، به جای استفاده از مترجم خود، از طریق ترجمه‌ی همزمان جام‌جم ۲ پخش کرد.
llink
0 comments




Friday, April 14, 2006

دستان غرورآفرین

تمامی مخزن‌های ذخیره نفت خارک - بزرگ‌ترین ترمینال صادرات نفت کشور با صدور 95 درصد نفت تولیدی- با ظرفیتی‌هایی بین صدهزار تا یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار بشکه، توسط شرکت‌های ژاپنی در فاصله‌ی سال‌های 1940-1955 ساخته شده‌اند.
در جریان جنگ با عراق تعداد بسیاری از این مخزن‌های حیاتی در اثر حمله‌های شدید و وسیع هوایی عراق منهدم شدند.
سال‌های اخیر پروژه‌هایی برای بازسازی مخزن‌های عظیم‌الجسه در این جزیره آغاز شده است. با پایان یافتن عملیات ساخت یکی از مخزن‌ها در میانه‌های زمستان سال 83، پیمان‌کار پارچه‌نوشته‌ای بس غرورآفرین و رشک‌برانگیز را بر سر در شرکت پایانه‌های نفتی جزیره خارک – کارفرمای پرو‌ژه- آویخت:

« پایان عملیات طراحی، ساخت و نصب مخزن پانصدهزار بشکه‌ای ذخیره‌ی نفت خام به دست توانای ایرانی مبارک باد.»


اما کم‌تر کسی می‌دانست که:

- تمامی نقشه‌های اجرایی عینن از روی نقشه‌های به جامانده از طراحی شصد سال پیش ژاپنی‌ها کپی شده بود و ابتکار جدیدی در طراحی و اجرا از سوی پیمان‌کار ایرانی صورت نگرفت.
- به وضوح کیفیت اجرای کار به مراتب پایین‌تر از کیفیت نمونه‌های ساخته شده توسط پیمانکار ژاپنی است.
- بسیاری از جوش‌کاری‌های مناطق مهم و حساس مخزن در نمونه‌های ژاپنی توسط ماشین انجام شده بودند در حالی که تمامی جوش‌کاری‌های اجرا شده توسط پیمان‌کار ایرانی دستی اجرا گردید. تلاش یکی از پیمان‌کاران قدرتمند پروژه‌های نفتی – آذرآب - برای به کار گرفتن جوش‌کاری ماشینی به دلیل ناتوانی در اجرای صحیح منجر به شکافتن تمامی خطوط جوش‌کاری شده و توقف بلند مدت پروژه گشت.
llink
0 comments




وقتی سکه‌ها از رونق افتاد

::
نقل‌قول‌ها از:
زندگی تحلیلی پیشوایان ما، عادل ادیب، ترجمه‌ی اسدالله مبشری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سیزدهم، 1373
::

پس از روی‌گردانی مردم کوفه از حسین و شکست سنگین او و نیز افزایش قدرت و محبوبیت بنی ‌امیه و بنی عباس، بخت شیعه در دست‌یابی به قدرت به مرور چنان کم‌رنگ شد که به کنارگزاردن وجه‌ي سیاسی رهبری مردم از سوی امامان شیعه انجامید.
ظهور بنی عباس با شعار «رضا از آل محمد» موجب ریزش شدیدتر نیرو‌های شیعه شد و بسیاری از علویان را جذب نظام حاکم کرد. بنی عباس چندان بر مومنان به آیین‌ها و ادیان دیگر سخت نمی‌‌گرفتند و بسیاری در سایه‌ی حمایت‌های آنان برای تبلیغ ادیان خویش فرصت یافتند.

بنی عباس زندیقان را پیرامون خود گردآورده بودند و آنان را نپراکندند. بسیاری از دعوت‌های کفرآمیز به نام‌های مانوی و مزدکی و خرمی و زرتشتی به سرعت صورت می‌گرفت.(186)
از این رو در کنار وضعیت مستحکم و قدرت‌مند حکومت مستقر، اساسی‌ترین دلیل ترک و رد هرگونه قیام مسلحانه از سوی امامان - پس از حسین- کاهش شدید مقبولیت و محبوبیت آن‌ها نزد مردم بوده‌است.
گفتگوی امام صادق با یکی از اصحاب خود مضمون گفته‌ی ما را آشکار می‌سازد:

از سدیر صیرفی روایت است که گفت: «بر امام وارد شدم و گفتم خدای را چرا نشسته‌ای؟»
گفت: «چه اتفاقی افتاده است؟»
گفتم: «از فراوانی دوستان و شیعیان و یاران‌ات سخن می‌گویم.»
گفن: «فکر می‌کنم چند تن باشند؟»
گفتم: «یک‌صد هزار.»
گفت: «یک‌صد هزار؟»
گفتم: «آری و شاید دویست هزار.»
گفت: «دویست هزار؟»
گفتم: «آری و شاید نیمی از جهان.»
آن‌گاه امام خاموش گردید و چون همراه صیرفی بیرون آمدند امام به گله‌ی بز‌ها نگریست او را گفت: «ای سریر! اگر شیعیان ما به تعداد این بزها رسیده بودند بر جای نمی‌نشستم.»(ص 184)
در حالی که شیعه بر معتقد بود در صورت در اختیار داشتن حداقلی از پشتیبانی لازم لحظه‌ای در شورش علیه‌ حاکمیت درنگ نکند، پایگاه مردمی امامان شیعه حتی در دوران جعفر بن محمد صادق که در دوره‌ی جابه‌جایی قدرت از بنی امیه و بنی عباس و در نتیجه ضعیف بودن نسبی حاکمیت می‌زیست، چنان ناچیز و غیر قابل اتکا بوده است که امکان هرگونه حمایت او از هر حرکت براندازانه را- به دلیل شکست حتمی آن- منتفی می‌ساخت یا منجر به حاکمیت گروهی از مخالفان حکومت می‌شد که در حلقه ی حامیان امامان نبودند و منجر به قدرت‌‌یافتن آن‌ها نمی‌شدند.
از مخالفت‌های امامان شیعه با حاکمیت نامشروع آن‌چه در دست‌رس است صرفا برخی توصیه‌های پراکنده در جهت عدم‌همکاری با سیستم است. آن‌جا که امام صادق به پیروانش تذکر می‌دهد: « به آنان در ساختن مسجد یاری مرسانید. »(ص195) و یا بعد‌ها موسی کاظم به صفوان توصیه می‌کند شترانش را به هاورن کرایه ندهد.

ابومسلم خراسانی به امام صادق نامه نوشت که: «من مردم را از دوستی بنی امیه به دوستی اهل بیت دعوت کردم و تبلیغ نمودم که بنی امیه را ترک کنند و به اهل بیت بپیوندند. پس اگر می‌پذیری کاری دیگر بر عهده‌ی تو نیست...»
امام در پاسخ او نوشت:« نه تو از مردان منی نه زمان، زمان من است.»(ص202)
چنین است که هم‌زمان با کاهش حضور سیاسی امامان شیعه در جامعه، مفاهیم تولید شده توسط آنان نیز در گستره‌ای اندک نشر می‌یابد و خود نیز حلقه‌ی پیروان‌شان را به عدم انتشار آن‌ها امر می‌کردند تا از شوراند حکومت علیه خویش به هر دلیلی خودداری کنند.

امام بارها به اصحابش می‌فرمود: «مبلغان خاموش ما باشید.» و به معلی وصیت فرمود «ای معلی امر ما را پنهان کن و هرگز آشکار مکن.»
از سخنان امام است که فرمود :«هر کس سر ما بپراکند مانند کسی است که به روی ما شمشیر کشد. خدای رحمت کند بنده‌ای را که مکنون علم ما را می‌داند و آن را در زیر پای خود به خاک می‌سپارد. پدرم فرمود چه چیزی تحمل‌اش سخت‌تر از تقیه است. تقیه سپر مومن است و اگر تقیه نباشد، خدای پرستیده نشود.»(ص 197-196)

از سجاد تا موسی کاظم سیاست امامان شیعه بر عدم تایید و مشارکت قیام‌ها و جنبش‌های مسلحانه و مبارز قرار داشت. علی بن موسی رضا با سفرهای متعدد به مدینه، مکه و کوفه و تبلبغ برای جذب و جلب مردم تلاش‌های زیادی برای ایجاد گروهی منسجم و تحکبم پایگاه مردمی شیعه نمود اما نه‌تنها در موفقیتی کسب نکرد بلکه به دلیل روی‌گردانی از سنت پدرانش در تقیه و گوشه‌نشیتی از سوی بسیاری از شیعیان ترد شد (ص 227) و این خود موجب کاهش پیروان و نیرو‌های‌اش گردید.
تلاش رضا در طوس جهت دست‌یافتن به قدرت تیز حاصلی جز مشروعیت بخشی به نظام مامون در پی نداشت.
مامون دست به چند ابتکار مهم زد:

موتمن برادر خود را از ولایت عهدی خلع کرد.
ام حبیبه دختر خود را به ازوداج امام در آورد.
شعار ودرفش عباسیان را که رنگ سیاه بود به شعار و درفش علویان که رنگ سبز بود تبدیل کرد.
فرمان داد که فرزندان عباس و دولتمردان و سران سپاهش با امام یه عنوان ولایتعهدی بیعت کنند.
به نام رضا سکه ضرب کرد.(ص 236)

اقدامات مامون و همکاری رضا با او در توجیه حاکمیت مامون – که نزد ایرانیان به دلیل انتقال مرکزیت قدرت از بغداد به طوس و حکومت بر اعراب از داخل خاک ایران بسیار محبوب بود- بر خواست رضا در مشارکت در قدرت به هر قیمت دلالت می‌کند که پیش از این با پایگاه ضعیف او و پدرانش امکان غلبه بر نفوذ مادی و معنوی بنی عباس را هرگز نمی‌یافت و چنین موقعیتی برای‌اش مهیا نمی‌شد.
پس از رضا، چنان مقبولیت و مشروعیت شیعه نزد مردم کاهش یافت، که حتی حضور امامان بعدی او در تولید مفاهیم دینی در مدارک و اسناد به جا مانده بسیار کم‌رنگ و کم‌اثر گشت. لذا برای تضمین و تامین ماندگاری شیعه توسل به جلوه‌های معنوی و ماورا‌الطبیعه نظیر نصب امامان در کودکی و سرانجام غیبت مهدی تنها راه باقی مانده برای بقا بود.
llink
4 comments




Wednesday, April 12, 2006

«ضد سرمقاله‌‌های » آدم متفرعنی چون عباس عبدی که گویی از فراز افلاک می‌نویسد از تظاهرات دانش‌جویان فرانسوی علیه قانون «تسهیل» اشتغال هم متعفن‌تر است.
llink
2 comments




دو روز مانده به عید، در آرایشگاه مملو از آدم، مردی در برابر اصرار تمسخروار آرایشگر برای تیغ انداختن صورت‌اش در شب عید، با جدیتی تمام امتناع کرد و از مکروه بودن استعمال تیغ در اسلام برای‌اش گفت و از رضایت‌اش از احمدی‌نژاد. پرسید: «اگر مرد هم صورت‌اش را تیغ بیاندازد پس نشانه‌ی مردانگی چیست؟» و آرایشگر میانه‌ی تن‌اش را نشان‌اش داد و اتاق منفجر شد از خنده‌های پنهانی!.
او که یک تنه، خرد و عقلانیت‌ همه‌مان را به هیچ گرفته بود. به گمانم حتی شاید به به‌ترین شکل عقل‌هایمان را مسخره کرد و با جدیتی معصوم از وسط همه‌ی پوزخند‌ها ترک‌مان کرد.
llink
0 comments





Contact

Links


Archive