انتخابات اسرائیل : ناپایداری دولت، ماندگاری مرزها
مردم اسرائیل در شرایطی آرای خویش را به صندوقها ریختند که حدود دو ماه پیش فلسطینان حزبی را برگزیدهاند که در دهها عملیات نظامی علیه شهروندان اسرائیلی شرکت داشته، خود را پایبند به قرارداد اسلو نمیداند و کشورشان را به رسمیت نمیشناسد. از سوی دیگر نخست وزیر محبوب نیز از همان زمان در بیمارستان بستری است. نخست ویزی که برای نخستین بار در تاریخ پنجاه سالهی این کشور حق تشکیل کشور مستقل فلسطینی را برای فلسطینان به رسمیت شناخت و با تخلیهی غزه و تخریب برخی شهرکهای یهودینشین، اعلام آمادگی نمود تا «امتیازات دردناکی» به آنان بدهد. شرایط دشوار پیش آمده سبب شد تا بسیاری از تحلیلگران انتخابات اخیر اسرائیل را یکی از مهمترین دورههای انتخاباتی در تاریخ سیاسی این کشور توصیف کنند. این انتخابات با مشارکت 57 63 درصدی مردم اسزائیل برگزار شد و ایهود اولمرت، رهبر حزب پیروز، آن را «آغاز فصلی نو در تاریخ این کشور» نامید. بررسی این رویداد در تحلیل آیندهی اسرائیل، فلسطین و وضعیت خاورمیانه راهگشا خواهد بود.
1. کادیما، حزبی که به محوریت شارون شکل گرفت با کسب بیشترین آرا و با تفاوت ناچیز و دور از انتظاری نسبت به حزب کارگر- حدود ده کرسی- مامور تشکیل کابینه شده است. شخصیت کاریزماتیک شارون در شکلگیری و کسب محبوبیت حزب نقش اساسی داشته است. ویژگی که با کنار رفتن او، اینک اولمرت فاقد آن است و اثر آن بر توزیع آرای مردمی که فضاها و رفتارهای احساسی بر رفتار سیاسی و اقبالشان به احزاب موثر است، مشهود بود. از سویی دیگر کادیما حزبی دولت ساخته و فاقد ارکان و زیرساختهای مناسب و قابل اطمینان است. این حزب که در شرایطی خاص تاسیس شد، در ساماندهی فعالیتهای اجرایی و انتخاباتیاش با مشکلات و نواقص فراوانی روبرو بوده است. اولمرت با تاکید بر ادامه برنامههای شارون شامل: تکمیل خروج از شهرک ها، ترسیم نقشه نهایی اسراپل، تامین امنیت فلسطین، کمک به تشکیل دولت مستقل فلسطینی و مصالحهی دردناک، دولت آینده را تشکیل خواهد داد.
2. آرای بالای حزب کارگر، که با برنامههایی معطوف به نگاه به درون و حل مسائل و مشکلات داخلی به جای پرداختن امنیت و مناقشه با فلسطینان در انتخابات شرکت کرد نیز حاوی پیامهای مهمی از سوی اسرائیلیان است. رهبر حزب امیر پرتز که چند ماهی است به جای شیمون پرز - که به شارون در کادیما پیوست- نشسته است، از حل مشکلات اقتصادی و رفاهی پشتیبانی کرده است. شهروندان اسرائلی با انتخاب حزب کارگز مایلاند که بیش از پیگیری آرمانهای بلندپروازانه، رفع فقر و بهبود شرایط زندگی مورد توجه دولت قرار گیرد.
3. برخلاف پیشبینیها تشکیل کادیما نتها موجب شکست آرای همهاحزاب- از جمله حزب کارگر – نشد بلکه شکست آرا صرفا در احزاب دست راست اتفاق افتاد و به ریزش شدید آرای حزب لیکود منجر شد. در واقع تشکیل کادیما مستقیمن به تضعیف موقعیت لیکود انجامید. حزبی که پس از سه دهه حیات مقتدارنه و حضور گسترده در دولتهای پیشین با قرار گرفتن در جایگاه پنجام در کنار احزاب کوچک و خرد، با چالشی بزرگ و شکستی سهمگین مواجه شده است؛ به گونهای که مشارکتاش در دولت آینده در ابهام قرار دارد. برخی فعالان ارشد این حزب در تلاشاند با فراهم آروردن زمنیه کنارهگیری نتانیاهو، – که اندکی پیش از تخلیهی غزه در اعتراض به سیاستهای شارون از کابینهی او خارج شد- مشارکت حزب را در دولت آینده تسهیل کنند.
4. نکتهی شاخص دیگر این انتخابات آرای بالای احزاب کوچک بود. به گونه ای که حزب شاس و بیتنا بالاتر از لیکود قرار گرفتنند و حزب پنسیونر با کسب ۷ کرسی برای اولین بار وارد کنست(پارلمان) شد و «شگفتی انتخابات» لقب گرفت.
5. کسب تنها دو کرسی توسط حزبی که به رهبری لیبرمن فعالیت میکرد از دیگر نکات جالب توجه انتخابات بود. حرب او تنها حزبی است که از انتقال بیش از یک میلیون یهودی دیگر به اسرائیل و مهاجرت اجباری اعراب ساکن اسرائیل به خارج از کشور جهت بر هم زدن و اصلاح ترکیب جمعیت فعلی اسرائیل در برنامههای خویش حمایت وسیع نمود. تاکید فراوان او بر تهدیدات متوجه جامعهی اسرائیل از سوی اعراب ساکن در آن، تا آنجا پیش رفت که از سوی دیگر احزاب و نیز گروههای حقوق بشر به نژادپرستی متهم شد. رویگردانی شهروندان اسرائیلی از او، رویگردانی جامعه اسرائیل از راهکار های خشونتبار و حذفی در حل مناقشه با فلسطینان را عیان میسازد.
6. هیچ یک از احزاب اسرائیل پیروزی بزرگی در این انتخابات کسب نکردند و این خود برای ساختار سیاسی اسرائیل نکتهی مثبتی نیست. پراکندگی گستردهی آرا، ائتلافی لرزان را به دنبال خواهد داشت که ناپایداری دولت آینده و رفتار آن نتیجه طبیعیاش خواهد بود. در هر حال ساختار سیاسی اسرائيل همواره بسیار شکننده بوده و اغلب دولتهای تشکیل شده حاصل ائتلافات گسترده و نامستحکم بودهاند. جابهجایی دولتها، شکست و شکلگیری ائتلافها اغلب به دفعات اتفاق افتاده و تشکیل دولتهای ائتلافی روش مرسوم همیشگی احزاب در این کشور است.
این انتخابات علیرغم شگفتیهایی که در میان داشت اما سرانجامی جز تشکیل دولت ائتلافی به رسم دولتهای پیشین نخواهد داشت. تلاش جهت برقراری صلح با ثبات، گفتگو با دولت فلسطینی و تلاش جهت رسیدن به توافق مشترک و پرهیز از شعلهور شدن مجدد خشونت تنها راه پیشروی دولت آینده خواهد بود. با این تفاوت مهم که اسرائیل اکنون شریکی آنسوی میز گفتگو ندارد. همزمان حماس کابینهی خویش را به پارلمان تشکیلات خود گردان معرفی کرده است. این حزب شاخهی نظامیاش را منحل نکرده است، تضمینی به کنار گذاردن گزینهي ترور نداده و اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. دولت آینده یقینن باید یک تنه تامین و تثبیت امنیت اسرائیل را تدبیر کند و صلح در منطقه را پیش ببرد.
ترسیم مرزهای ماندگار و نشانه گذاری محدودهی نهایی اسرائیل و تلاش جهت تامین امنیت شهروندان اسرائیلی در دورن این محدوده، مهمترین برنامهی دولت آینده خواهد بود.
1. کادیما، حزبی که به محوریت شارون شکل گرفت با کسب بیشترین آرا و با تفاوت ناچیز و دور از انتظاری نسبت به حزب کارگر- حدود ده کرسی- مامور تشکیل کابینه شده است. شخصیت کاریزماتیک شارون در شکلگیری و کسب محبوبیت حزب نقش اساسی داشته است. ویژگی که با کنار رفتن او، اینک اولمرت فاقد آن است و اثر آن بر توزیع آرای مردمی که فضاها و رفتارهای احساسی بر رفتار سیاسی و اقبالشان به احزاب موثر است، مشهود بود. از سویی دیگر کادیما حزبی دولت ساخته و فاقد ارکان و زیرساختهای مناسب و قابل اطمینان است. این حزب که در شرایطی خاص تاسیس شد، در ساماندهی فعالیتهای اجرایی و انتخاباتیاش با مشکلات و نواقص فراوانی روبرو بوده است. اولمرت با تاکید بر ادامه برنامههای شارون شامل: تکمیل خروج از شهرک ها، ترسیم نقشه نهایی اسراپل، تامین امنیت فلسطین، کمک به تشکیل دولت مستقل فلسطینی و مصالحهی دردناک، دولت آینده را تشکیل خواهد داد.
2. آرای بالای حزب کارگر، که با برنامههایی معطوف به نگاه به درون و حل مسائل و مشکلات داخلی به جای پرداختن امنیت و مناقشه با فلسطینان در انتخابات شرکت کرد نیز حاوی پیامهای مهمی از سوی اسرائیلیان است. رهبر حزب امیر پرتز که چند ماهی است به جای شیمون پرز - که به شارون در کادیما پیوست- نشسته است، از حل مشکلات اقتصادی و رفاهی پشتیبانی کرده است. شهروندان اسرائلی با انتخاب حزب کارگز مایلاند که بیش از پیگیری آرمانهای بلندپروازانه، رفع فقر و بهبود شرایط زندگی مورد توجه دولت قرار گیرد.
3. برخلاف پیشبینیها تشکیل کادیما نتها موجب شکست آرای همهاحزاب- از جمله حزب کارگر – نشد بلکه شکست آرا صرفا در احزاب دست راست اتفاق افتاد و به ریزش شدید آرای حزب لیکود منجر شد. در واقع تشکیل کادیما مستقیمن به تضعیف موقعیت لیکود انجامید. حزبی که پس از سه دهه حیات مقتدارنه و حضور گسترده در دولتهای پیشین با قرار گرفتن در جایگاه پنجام در کنار احزاب کوچک و خرد، با چالشی بزرگ و شکستی سهمگین مواجه شده است؛ به گونهای که مشارکتاش در دولت آینده در ابهام قرار دارد. برخی فعالان ارشد این حزب در تلاشاند با فراهم آروردن زمنیه کنارهگیری نتانیاهو، – که اندکی پیش از تخلیهی غزه در اعتراض به سیاستهای شارون از کابینهی او خارج شد- مشارکت حزب را در دولت آینده تسهیل کنند.
4. نکتهی شاخص دیگر این انتخابات آرای بالای احزاب کوچک بود. به گونه ای که حزب شاس و بیتنا بالاتر از لیکود قرار گرفتنند و حزب پنسیونر با کسب ۷ کرسی برای اولین بار وارد کنست(پارلمان) شد و «شگفتی انتخابات» لقب گرفت.
5. کسب تنها دو کرسی توسط حزبی که به رهبری لیبرمن فعالیت میکرد از دیگر نکات جالب توجه انتخابات بود. حرب او تنها حزبی است که از انتقال بیش از یک میلیون یهودی دیگر به اسرائیل و مهاجرت اجباری اعراب ساکن اسرائیل به خارج از کشور جهت بر هم زدن و اصلاح ترکیب جمعیت فعلی اسرائیل در برنامههای خویش حمایت وسیع نمود. تاکید فراوان او بر تهدیدات متوجه جامعهی اسرائیل از سوی اعراب ساکن در آن، تا آنجا پیش رفت که از سوی دیگر احزاب و نیز گروههای حقوق بشر به نژادپرستی متهم شد. رویگردانی شهروندان اسرائیلی از او، رویگردانی جامعه اسرائیل از راهکار های خشونتبار و حذفی در حل مناقشه با فلسطینان را عیان میسازد.
6. هیچ یک از احزاب اسرائیل پیروزی بزرگی در این انتخابات کسب نکردند و این خود برای ساختار سیاسی اسرائیل نکتهی مثبتی نیست. پراکندگی گستردهی آرا، ائتلافی لرزان را به دنبال خواهد داشت که ناپایداری دولت آینده و رفتار آن نتیجه طبیعیاش خواهد بود. در هر حال ساختار سیاسی اسرائيل همواره بسیار شکننده بوده و اغلب دولتهای تشکیل شده حاصل ائتلافات گسترده و نامستحکم بودهاند. جابهجایی دولتها، شکست و شکلگیری ائتلافها اغلب به دفعات اتفاق افتاده و تشکیل دولتهای ائتلافی روش مرسوم همیشگی احزاب در این کشور است.
این انتخابات علیرغم شگفتیهایی که در میان داشت اما سرانجامی جز تشکیل دولت ائتلافی به رسم دولتهای پیشین نخواهد داشت. تلاش جهت برقراری صلح با ثبات، گفتگو با دولت فلسطینی و تلاش جهت رسیدن به توافق مشترک و پرهیز از شعلهور شدن مجدد خشونت تنها راه پیشروی دولت آینده خواهد بود. با این تفاوت مهم که اسرائیل اکنون شریکی آنسوی میز گفتگو ندارد. همزمان حماس کابینهی خویش را به پارلمان تشکیلات خود گردان معرفی کرده است. این حزب شاخهی نظامیاش را منحل نکرده است، تضمینی به کنار گذاردن گزینهي ترور نداده و اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد. دولت آینده یقینن باید یک تنه تامین و تثبیت امنیت اسرائیل را تدبیر کند و صلح در منطقه را پیش ببرد.
ترسیم مرزهای ماندگار و نشانه گذاری محدودهی نهایی اسرائیل و تلاش جهت تامین امنیت شهروندان اسرائیلی در دورن این محدوده، مهمترین برنامهی دولت آینده خواهد بود.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home