- «بندگان را نرسد که در کار خداوندان ملک و اوليالامر چون و چرا کنند. و آنکه بندگي بندگان خواهد، به زبان و دل، رسم سياست کردن عاصيان و قهر دشمنان ببايست دانست تا هيبت و حشمت او در چشم و دلهاي خلايق بگسترد، چه حکما گفتهاند: "بنياد ملکداري به قهر و لطف باز بستهاند؛ چرا که هيچ بنده بندگي نکند مگر آنکه به همه حالي بر جان و مال و ناموس خويش ايمن نباشد. اما اگر بندهاي طريق چاکري بداند و همه آن کند يا انديشد که خداوند فرمان فرموده است، به لطف بايست نواخت و از حطام اينجهاني بينيازي داد، چه خدايگان خداي را، عز و جل، به منزلهٔ ظل است."»
- و نيز ميگفتند به بازار صرافان گفته بود: «کدام رباخوار ديدهايد که امروز دانگي دهد به اکراه و فردا هزار دانگ بخواهد به اصرار؟»
گفتند: «رباخواره مردي که اوست!»
گفت: «نيک بنگريد در خويش يا اهل خويش!»
گفتند: «کنايت بگذار!»
گفت: «مگر نهآنکه دانگي صدقه ميدهيد تا خدايتان هشت بهشت بدهد؟»
- گفت: «مگر نشنيدهاي که صاحب آن نقش گفته است، هرکس بتخانه براندازد که رسم بتپرستي برخواهم انداخت، بنگريد تا خانهاي نکند از سنگ که خانهٔ اوست؛ و گوش داريد تا نگويد راه بدو من دانم. و نشان هر کذاب آنکه پردهدار اوست و پرده و حجاب او و اگر دير يا زود بت او و بتخانه هم او، پس قوم و اهل خويش را نيز اين شغل پردهداري بنهد به ارث.»
معصوم پنجم یا حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد، هوشنگ گلشیری، انتشارات کتاب آزاد، 1358 [+]
- و نيز ميگفتند به بازار صرافان گفته بود: «کدام رباخوار ديدهايد که امروز دانگي دهد به اکراه و فردا هزار دانگ بخواهد به اصرار؟»
گفتند: «رباخواره مردي که اوست!»
گفت: «نيک بنگريد در خويش يا اهل خويش!»
گفتند: «کنايت بگذار!»
گفت: «مگر نهآنکه دانگي صدقه ميدهيد تا خدايتان هشت بهشت بدهد؟»
- گفت: «مگر نشنيدهاي که صاحب آن نقش گفته است، هرکس بتخانه براندازد که رسم بتپرستي برخواهم انداخت، بنگريد تا خانهاي نکند از سنگ که خانهٔ اوست؛ و گوش داريد تا نگويد راه بدو من دانم. و نشان هر کذاب آنکه پردهدار اوست و پرده و حجاب او و اگر دير يا زود بت او و بتخانه هم او، پس قوم و اهل خويش را نيز اين شغل پردهداري بنهد به ارث.»
معصوم پنجم یا حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد، هوشنگ گلشیری، انتشارات کتاب آزاد، 1358 [+]
0 Comments:
Post a Comment
<< Home